به طور کلی قیمت تیرآهن، لوله و پروفیل، میلگرد و دیگر محصولات فولادی تاثیر مستقیمی بر قیمت مسکن، انرژی و خودرو دارد، به این ترتیب آگاهی از چگونگی انتخاب قیمت آنان از اهمیت ویژهای برخوردار است. در شرایطی که در مورد دلایل نوسانات محصولات فولادی سردرگم شدهاید، در همین مقاله به چگونگی تعیین ارزش محصولات فولادی می پردازیم.
میزان عرضه و تقاضا
یکی از مفاهیم مهم و بخش های اصلی علم اقتصاد، میزان عرضه و تقاضا است. عرضه و تقاضای شمش فولادی همانند سایر کالاها در مقیاس ملی، به عنوان اصل مهم و حساس برای تعیین قیمت انواع ورق فولادی، میلگرد، تیرآهن و دیگر مقاطع فولادی به شمار میرود.
قیمت و ارزش روز فولاد و آهن، تحت تاثیر عواملی همچون زنجیره تامین مواد اولیه، هزینه تولید در کارخانه و هزینه حمل و نقل قرار دارد و تاثیر زیادی بر بازار خواهد داشت.
مقدار تقاضای هر کالا به عواملی مثل میزان مرغوب بودن و هزینه تولید آن بستگی دارد. همچنین موارد دیگری از جمله مقدار تبلیغات، تغییر و تحول در قیمت محصولات و تعداد محصولات جایگزین در دسترس، بر روی مقدار درخواست موثر خواهد بود.
در برابر تقاضا، عرضه وجود دارد و ارتباط بین قیمت و مقدار تعادل دربین عرضه و تقاضا، بیان کنندۀ این قضیه میباشد که قیمت نهایی هر کالایی، بازتابی از عرضه و تقاضای آن را نشان می دهد. در واقعیت در صورت برابر بودن بقیه عوامل، با افزایش قیمت یک محصول، تقاضای آن کاهش پیدا میکند، در نتیجه مردم به طور طبیعی از خرید آن محصول منصرف می شوند.
میزان عرضه به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد، عوامل مهمی همچون ظرفیت تولید، هزینه هایی مانند حقوق و دستمزد نیروی کار، مواد اولیه و تعداد رقبا، به طور مستقیم بر میزان ایجاد و عرضه محصولات موءثر هستند. عوامل فرعی همچون در دسترس بودن مواد اولیه به جهت ایجاد آهن و فولاد، آب و هوا و قابل اتکا بودن زنجیره عرضه، توانا می باشد بر بر روی مقدار عرضه محصولات فولادی موثر واقع شود.
بنابراین با افزایش قیمت، میزان تقاضا نیز کاهش یافته و برعکس هر چه قیمت کالا پایینتر، میزان تقاضا بیشتر خواهد شد.
البته وقتی که عرضه و تقاضا باهم برابر باشند، تخصیص کالا در کارآمدترین موقعیت خود قرار خواهد گرفت، چرا که تعداد کالای عرضه شده دقیقا با تعداد کالای مورد تقتضا برابر است. در این حالت همه عرضهکنندگان، کالاهای ساخته شده خویش را با یک قیمت تعیین شده، به فروش میرسانند و مصرفکنندگان تمام کالاهای مورد تقاضای خویش را خریداری میکنند.
البته شایان ذکر هست که این نقطه تعادل فقط در تئوری قابل دستیابی است، براین اساس در دنیای واقعی ارزش محصولات فولادی با توجه به نوسانات عرضه و تقاضا به طور دایم در درحال تغییر و تحول هستند. این مفاهیم و قوانین پایهای اقتصاد برای هر نوع سرویس یا محصولی نظیر محصولات فولادی صادق است. در نتیجه برای تعیین قیمت محصولات فولادی در بازار، باید عرضه و تقاضای محصولات را به عنوان یک عامل حساس و تعیین کننده مورد توجه قرار داد.
قیمت میلگرد و سایر آهن آلات در بورس کالا
در چندین سال گذشته تلاشهای مضاعف و متعددی برای عرضه محصولات صنعتی، پتروشیمی و کشاورزی در بورس فرآورده صورت گرفته است. هدف از ایجاد بورس کالا، ایجاد بازاری شفاف، کارآمد و عمیق برای معامله میباشد و یکی از از صنعت های مهمی که عرضه قابل توجهی در بورس کالا به همراه دارد، صنعت آهن و فولاد است.
نکته اساسی و قابل دقت در گزینه بورس کالا، امکان رصد کامل درآمد محصولات شرکتهای بورسی است. با این ویژگی خاص، قابلیت و امکان پیشبینی آینده سهمهای فلزات اساسی آماده شده است. به عنوان مثال نرخهای فروش فولاد مبارکه را میتوان در بورس کالا قبل از انتشار گزارشهای ماهانه و صورتهای سه ماهه تخمین زد و طبق آن در مورد خرید یا فروش یک سهم خاص تصمیم نهایی را اتخاذ کرد.
جهت پیشبینی فرایند قیمت سهمهای فلزات حیاتی و اساسی باید به تولیدات آن ها دقت ویژهای کرد. به عنوان مثال می بایست توجه کرد که فولاد مبارکه چه محصولاتی را تولید می کند و به کدام ارگان ها وابسته است، همچنین آیا این نهادهای مصرفی مواد اولیه برای ساخت محصولات را خودشان تامین می کنند یا از بقیه شرکتها خریداری می شود.
یکی از دیگر از نکات حائز اهمیت و مورد توجه در این مورد، صادراتی بودن و انحصاری بودن یا نبودن محصولات تولیدی در هر شرکت است. قیمت میلگرد و آهنآلات در بورس از طریق عرضه و تقاضای آهن در آن و تحت نظر وزارت صمت رخ می دهد.
عرضه بورس کالای فولاد و آهن شامل عرضه همه مقاطع فولادی از جمله تیرآهن، نبشی، شمش، میلگرد و ناودانی است. یکی از از مهمترین مزایایی که معاملات در بورس محصول نسبت به خرید و فروش آزاد میتوان اسم برد، امکان پیگیری و نظارت بر آن در چارچوب ضابطه است.
تعیین ارزش و قیمت آهن آلات به وسیله دولت
همان طور که میدانیم، شیوهنامه جدیدی از سمت معاونت اقتصادی ریاست جمهوری برای کنترل بازار فولاد بیان شده و اهمیت توجه به بررسیهای انجام شده از طریق کارشناسان، تعیین بها و نرخ آهن آلات بر پایه نرخ مواد اولیه، دستمزد، هزینههای انرژی و در نهایت حقیقت موجود در بازار و طبق بها آهن آلات در بازار جهانی، درستتر از تعیین قیمت دستوری و یا طبق قوانین حاکم بر تولید کنندگان و بازار خواهد بود.
کنترل وضعیت قیمت از طریق نیروی خارج از بازار، باعث غیرواقعی بودن قیمتها میشود. تحلیلگران بازار معتقدند دخالت دولت در قیمتگذاری، اختلال در روال رومزه عرضه و تقاضا را در پی دارد. براساس نظرات کارشناسان صنعت فولاد، این اقدام تبعات زیادی را در این صنعت پیش خواهد آورد، چرا که با اجرای آن، افزایش قیمت سنگ آهن، گندله و کنسانتره و فروش آنها به قیمت جهانی به فولادسازان را مشاهدهگر خوا هیم بود.
در این صورت، فولادسازان ناچار میشوند محصولات خویش را به نرخ ۸۰ درصد ارزش جهانی بفروشند، در نهایت همین مبادرت باعث خسارت ۲۰ درصدی به فولادسازان میشود. با توجه به کسری عرضه آهن اسفنجی، کنسانتره و گندله در بازار داخلی و همینطور اختلاف بها ۷۰ درصدی ارزش سنگ آهن داخلی و صادراتی، افزایش قیمت زیادی برای سنگ آهن داخلی پیشبینی شده است.
طبق بررسیهای انجام شده بوسیله تحلیلگران، نبود برنامه مشخص و معلوم برای تولیدات حاصل از انواع ورق فولادی در مملکت و همچنین، فقدان نظارت بر اجرای همین شیوهنامه، موجبات افزایش رانت در بازار را مهیا میآورد. یکی از مهمترین پیامدهای این اقدام شرکتهای بزرگ بورسی را در برمیگیرد که شامل شرکتهای فولادساز می شوند، سود و ضرروزیان این شرکت ها روی شاخص بورس نیز تاثیرگذار است.
با دقت به اینکه همگی شاهد این هستیم که مسائلی مانند تورم، نوسان نرخ ارز و نقدینگی دولت و بازارهای بورس بر روی قیمتگذاری کل اجناس تاثیرگذار بوده استف پس دور از ذهن نمی باشد که مسائل ذکر شده بازار ورق آلات و محصولات فولادی را نیز تحت تاثیر خویش قرار دهد.